موضوع : اول بهار
.
.
.
صبح زود از خواب بیدار بیدارش کردم . سعی کردم براش صبحونه درست کنم . میدونید که ؟ اونقدر ها هم تنبل نیست که خودش نتونه پتو رو از رو " خودش " بزنه کنار . با پیژامه راه راهی که روز تولد براش کادو گرفته بودم با اخم اومد رو صندلی نشست . من هم وقتی قوری داشت سوت میکشید به صفحه حوادث رومه خیره شده بودم و زیر و روش میکردم . طبق معمول باز هم قر زدن هاش شروع شد . من هم با لبخند بهش نگاه میکردم . قبلا بهم گفته بود این کار اون رو عصبی میکنه ولی موقع قر زدنش هم جذابه لعنتی !!! نمیدونم چطوری عاشق همچین مردی شدم اما واقعا دوستش دارم .
دانلود فیلم Chappaquiddick 2017